تغییر الگوی کشت یکی از مهمترین راهکارهای مدیریت منابع آب در کشور است
تاریخ انتشار: ۲۸ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۴۴۲۶۵
«ایرج بهرامی» روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا؛ افزود: برای تغیر الگوی کشت باید یکسری مشوقها و تسهیلات مانند خرید تضمینی محصول از سوی دولت پیشبینی شود تا کشاورزان نسبت به تغییر الگوی کشت رغبت نشان دهند و باید بپذیریم این موضوع با اجبار امکان پذیر نیست.
وی اضافه کرد: در زمینه استفاده از محصولات کمآببر در حال حاضر ما از یک الگوی کشت که مبتنی بر شرایط اقیلم منطقه باشد، اصلا پیروی نمی کنیم و از طرفی هم انتظار داریم کشاورزان ورود پیدا کنند و همراهی کنند که مطمئنا این اتفاق نخواهد افتاد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بهرامی گفت: این در حالی است در تمام دنیا چه به لحاظ تامین امنیت غذایی و چه به لحاظ مدیریت مصرف آب و افزایش بهره وری باعث شده از الگوی کشت متناسب استفاده و پیروی کنند.
وی اضافه کرد: مدیریت منابع آب به برنامه ریزی دقیق و قوی چه به لحاظ استصال آب و چه به لحاظ انتقال آب و مدیریت بهره برداری با تمام پارامتر ها باید داشته باشیم.
باید سیستمهای آبیاری را تغییر و روشهای جدید را جایگزین کنیم
بهرامی در ادامه بیان داشت: ما در کشور در حوزه آبیاری تحت فشار که یکی از مهمترین راهکارهای مدیریت منابع آب و افزایش بهره وری است تجربه هایی را کسب کردهایم اما لازمه استفاده بهتر از آن؛ نیازمند فن آوری و تجهیزات روز دنیا هستیم و باید از تجربه کشورهای موفق در این زمینه باید بهره مند شویم.
وی افزود: در حال حاضر روش های آبیاری که در کشور ما استفاده می شود دانش آن مربوط به دهه های گذشته است و باید به سمت تغییر روش و سیستم های جدید آبیاری جایگزین حرکت کنیم.
چاههای غیر مجاز تهدید برای دشتهای استان کرمانشاه است
رییس سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه در ادامه با اشاره به برخی از اقدامات شرکت آب منطقه ای استان کرمانشاه در پرکردن چاه های غیر مجاز، گفت: با وجود خشکسالی چاههای غیر مجاز؛ دشت های حاصلخیز استان کرمانشاه را تهدید می کنند و باید یکی از اولویت های وزارت نیرو و شرکت آب منطقه ای استان جلوگیری از فعالیت این چاه ها باشد هرچند شاهد تلاش آنها در این راستا بودیم.
بهرامی بیان داشت: بیشترین هدر رفت آب حوزه کشاورزی استان مربوط به چاه های غیرمجاز به خاطر عدم نظارت بر نحوه و شکل و میزان مصرف آب، عدم تجهیز به روش های نوین آبیاری است؛ بنابراین وجود آنها که تعدادشان از چاه های مجاز استان نیز بیشتر است یک تهدید و خطر بزرگ برای دشت های ما است.
وی گفت: اما در واقعیت باوجود اینکه بسیاری از این چاه های غیرمجاز شناسایی شدند و گاها به صورت موردی توسط دستگاه های اجرایی پر می شوند، اما مجددا آنها را حفر می کنند، ضمن اینکه این کار غیرقانونی است ابزار نظارت بر میزان مصرف آب از آنها از دسترس خارج می شود.
بهرامی اظهار داشت: حدقل اگر چاهی مجاز باشد شرکت آب منطقه ای، کشاورزان را مجبور به اجرای سیستم آبیاری تحت فشار و رعایت الگوی میزان مصرف آب می کنند و گرنه مجوز آن را تمدید نخواهند کرد.
باید دانش را به اراضی کشاورزی منتقل کنیم
رییس سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه در بخش پایانی سخنان خود با اشاره به به وجود ۹ هزار کارشناس کشاورزی استان کرمانشاه در حوزه آموزش و ترویج گفت: وجود این کارشناسان ظرفیت بسیار خوبی برای انتقال یافته های علمی روز دنیا به مزارع کشاورزی است به شرط اینکه طی یک برنامه ریزی صحیح و اصولی از این کارشناسان استفاده شود و در کنار تولید کنندگان قرار بگیرند.
بهرامی بیان داشت: کارشناسان ما تحصیلات دانشگاهی دارند در واقع جوانانی هستند که یافته و دانش روز دنیا را کسب کردند، اما چگونه دانش را به کشاورزان انتقال دهند؟، کشاورزانی که عمدتا سن بالا دارند و بیش از ۹۰ درصدشان رشته شان کشاورزی نیست؟ پس باید با برنامه ریزی صحیح اتصال کارشناسان به مزارع داشته باشیم.
وی اضافه کرد: سازمان نظام مهندسی کشاورزی استان کرمانشاه این بستر را دارد تا در قالب ارائه خدمات کشاورزی غیردولتی در صورت برون سپاری بخشی از خدمات جهاد کشاورزی این دانش را به کشاورزان انتقال دهد و در کنار کشاورزان قرار گیرید.
این کارشناس کشاورزی توضیح داد: هر کار دولتی که امکان برون سپاری (واگذاری خدمات) به مراکز غیر دولتی داشته باشد به این کارشناسان به شکل قانونی واگذار شود و آنها نیز می توانند دانش بیشتر به تولیدکنندگان منتقل کنند و مطمئنا یکی از مهمترین ثمرات آن در افزایش بهره وری مدیریت آب و تولید خواهد بود.
فعالیت ۱۲۵ هزار بهره بردار در بخش کشاورزی استان
استان کرمانشاه با بیش از ۹۵۰ هزار هکتار زمین کشاورزی و تولید سالانه چهار میلیون و ۵۰۰ هزار تن انواع محصولات کشاورزی، دامی و باغی یکی از قطب های کشاورزی کشور است.
در این استان چهار میلیون و ۶۵۰ واحد دامی و بیش از یک هزار و ۳۳۳ واحد دامپروری صنعتی شامل ۷۰۰ واحد مرغداری گوشتی صنعتی، ۱۷۶ واحد گاوداری شیری، ۱۸۱ واحد پرواربندی گوساله و ۲۱۹ واحد پرواربندی بره فعال است.
در این استان همچنین ۲۴ واحد مرغداری تخمگذار، ۱۳ واحد پرورش بوقلمون صنعتی، ۹ واحد مرغ مادر گوشتی، چهار واحد جوجه کشی، ۲ واحد مرکز پرندگان زینتی، پنج واحد پرورش شترمرغ و بیش از ۳۰۹ هزار کلنی زنبور عسل و سایر واحدهای بخش روستایی و عشایری وجود دارد.
در کرمانشاه سالانه بیش از ۴۵۱ هزار تن انواع محصولات دامی شامل ۳۳۶ هزار تن شیرخام، ۳۶ هزار و ۳۰۰ تن گوشت قرمز، ۶۳ هزار و ۸۰۰ تن گوشت طیور، ۱۱ هزار و ۱۰۰ تن تخم مرغ و چهار هزار و ۸۳ تن عسل تولید می شود.
برچسبها وزارت جهاد کشاورزی سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی کشور آبیاری اراضی کشاورزی دولت الگوی کشت کرمانشاه پروندهٔ خبری بحران خشکسالی در ایرانمنبع: ایرنا
کلیدواژه: وزارت جهاد کشاورزی سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی کشور آبیاری اراضی کشاورزی دولت الگوی کشت کرمانشاه وزارت جهاد کشاورزی سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی کشور آبیاری اراضی کشاورزی دولت الگوی کشت کرمانشاه سازمان نظام مهندسی کشاورزی استان کرمانشاه کشاورزی استان چاه های غیر چه به لحاظ الگوی کشت مصرف آب چاه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۴۴۲۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
الگوی مهاجرت دانشمندان در جهان چیست؟ / فاصله جغرافیایی کمتر؛ احتمال انتقال دانش بیشتر
به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ دانشمندان و محققان معمولا برای پیشرفت شغلی و تحقیقات خود مبادرت به مهاجرت به کشورهای دیگر میکنند. مطالعه روی این جابهجاییها در سراسر مرزها کار دشواری است و تا همین اواخر عمدتا در حیطه مطالعات موردی و نظرسنجی بوده است. اما با افزایش دادههای منتشر شده که به طور غیرمستقیم ردپای دانشمندان را به تصویر میکشد، به محققان سیاستگذاری و اطلاعرسانی فرصت جدیدی برای ترسیم جابهجاییهای جهانی دانشمندان میدهد.
درک جریان جابهجایی دانشمندان، ردیابی جایی که آنها آموزش دیدهاند، کشوری که به آنجا مهاجرت کردهاند و ربط آنها به رشتهای که در آن فعالیت میکنند و نوع دانشگاه تحقیقاتی که در آن استخدام میشوند، برای سیاست علم و مهاجرت امری بسیار مهم است.
شواهد 2 دهه گذشته نشان میدهد که الگوهای گستردهتری پیرامون جهانی شدن در حال تغییر هستند که به طور خاص از نظر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به هم پیوسته هستند، زیرا جریانهای ایده و جابهجایی دانشمندان و کلا مردم نه تنها از کشوری به کشور دیگر، بلکه از قارهای به قاره دیگر اتفاق میافتد. با این حال تفاوتهای اساسی بین نوع جابهجایی دانشمندانی که از اروپا به آسیا مهاجرت میکنند یا آنهایی که از آسیا به اروپا مهاجرت میکنند، وجود دارد. درک این پویایی هم از نظر مطالعات علمی و هم از منظر سیاست علمی مهم است. به عنوان مثال، جابهجایی دانشمندان بین مناطق فراملی میتواند پیوندها با یک جامعه تحقیقاتی ملی را تا حد زیادی تضعیف کند. این به طور بالقوه اثرات منفی فرار مغزها را رد میکند و در عوض میتواند انتقال دانش مثبت را تقویت کند، چیزی که برخی از محققان آن را «گردش مغز» نامیدهاند.
در مقالهای که در ماه اوت 2020 در مجله «ساینس دایرکت» منتشر شده، محققان از دادههای ORCID استفاده کردند. ارکید یا شناسه آزاد پژوهشگران و نویسندگان/مشارکتکنندگان برای شناسایی منحصر بهفرد دانشمندان و دیگر نویسندگان دانشگاهی است. در واقع، ارکید یک سازمان غیرانتفاعی، برای شناسایی همه کسانی است که در تحقیقات، دانش و نوآوری مشارکت میکنند، به صورت یکتا شناسایی میشود و بین فعالیتهای علمی آنها با شناسهشان ارتباط برقرار میکند. این دادهها شامل تحصیلات دانشمندان از جمله مدرک تحصیلی، موسسه اعطا کننده مدرک، تاریخ اعطای مدرک، جزئیات شغلی آنها شامل همه سمتهای پس از دکتری و همچنین کتابشناختی شامل عناوین انتشارات، تاریخ انتشار و نام مجلات مقالات و کتابهایی است که دانشمندان منتشر میکنند. بنابراین، دادههای ارکید میتواند فاکتورهایی چون پیشرفت شغلی را برای ترسیم مشاغل و جابهجایی جغرافیایی دانشمندان ارائه دهد. از آنجا که میتوان نقطه شروع جغرافیایی مشاغل علمی دانشمندان را در زمان شناسایی کرد، میتوان روندهای جغرافیایی را با وضوح بالاتری نسبت به پایگاههای داده سنتی کشف کرد.
محققان این مقاله روی 116 هزار و 400 دانشمندی تمرکز کردهاند که دارای مدرک دکتری هستند و بین سالهای 1980 تا 2010 پس از دریافت مدرک دکتری خود حداقل در یک موسسه علمی استخدام شدهاند. آنها سپس مهاجرت دانشمندان را به سه دسته کوچ داخلی (یعنی در داخل همان کشوری که تحصیل کردهاند)، مهاجرت منطقهای (یعنی به یک کشور در همان منطقه) و مهاجرت جهانی (به یک منطقه یا قاره دیگر) تقسیم کردند.
این رویکرد درک بسیار عمیقتری از مهاجرت ارائه میکند، زیرا گردش دانشمندان مثلاً فرار مغزها و دستاوردهای مغزها (brain drains and brain gains) نه فقط مهاجرت آنها را در سطح بینالمللی نشان میدهد، بلکه به طور ویژه روابط جغرافیایی، سیاسی یا اجتماعی بین جایی که دانشمندان ترک کردهاند و جایی که به عنوان مقصد مهاجرت انتخاب کردهاند را نشان میدهد.
محققان این مقاله میگویند: ما متوجه شدیم که مهاجرت بین کشورها از دهه 1980 نسبت به مهاجرت در داخل کشورها راکد مانده است. با این حال، دانشمندانی که در سطح بینالمللی حرکت میکنند، نه تنها به طور فزایندهای در همان منطقه مهاجرت میکنند، بلکه به طور مکرر و به مسافتهای کوتاهتر نیز سفر میکنند.
مهاجرت علمی نیروی کار و انواع آندانشمندان به دنبال کمک مالی، پیدا کردن تیمهای تحقیقاتی نخبه و اعتبار از یک کشور به کشور دیگر نقل مکان میکنند و این امر تا حدود زیادی به رشتههای خاص بستگی دارد. این تاثیر به ویژه در میان پراستنادترین محققان جهان که به طور سیستماتیک و دسته جمعی به کشورهایی با سرمایه گذاریهای تحقیق و توسعه بالا مهاجرت میکنند، بسیار دیده میشود. البته کیفیت زندگی و نگرانیهای خانوادگی نیز تا حد زیادی در تصمیم گیریهای مهاجرت موثر است. برای مثال، بسیاری از دانشمندان و به ویژه بسیاری از زنان تمایلی به مهاجرت فرزندان نوجوان خود به خاطر فرصتهای شغلی در خارج از کشور ندارند.
نکته دیگری که محققان این مقاله ساینس دایرکت بیان میکنند، این است که معمولا دانشمندان با مهارت بالا، وعدههای رشد اقتصادی، نوآوری و توسعه را از کشورهای مقصد خود دریافت میکنند. زیرا هر چه جامعه علمی یک کشور در همکاریهای بینالمللی بیشتر مشارکت داشته باشد و مهاجرت بیشتری در میان دانشمندان آن کشور وجود داشته باشد، تأثیر کار علمی آن کشور بیشتر میشود.
افزایش مهاجرت علمی به طور نامتناسبی به نفع کشورهایی است که از قبل دارای جوامع علمی بزرگ و با بودجه کافی هستند. نگرانی ناشی از به دست آوردن مزایای مرتبط با مهاجران با مهارت بالا - یا از دست دادن این مزایا در هنگام خروج - از پایان جنگ جهانی دوم منجر به بحثهای سیاستی و تحقیقات سیاسی در سطح بالا شده است.
چشمانداز در حال تغییر مهاجرت علمی جهانییکی از محورهای این بحث، تغییر موازنه قدرت در جامعه علمی جهانی است؛ آن هم با تسلط طولانی مدت آمریکا به طور فزایندهای توسط اروپای منسجم و اقتصادهای رو به رشد در آسیا مثل چین، کره جنوبی و هند به چالش کشیده میشود. اگرچه آمریکا در جذب محققان پربار و کارآمد از خارج از کشور موفق است، اما در مقایسه با 20 سال پیش، سهم کمتری از تحقیقات پیشگامانه را در سراسر جهان تولید میکند. در واقع، در طول مدت زمان مشابه، بسیاری از کشورهای آسیایی مانند چین و کره جنوبی خود را در زمره تأثیرگذارترین کشورها در علم و مهندسی قرار دادهاند و از نظر تعداد مقالات تولید شده و تولید تعداد فزایندهای از تحقیقات با استناد بالا پس از آمریکا در رتبه دوم قرار دارند. برای دانشمندان کشورهایی چون برزیل، هند و روسیه، یکی از عوامل محدود کننده اصلی در آسیا مانع زبانی است و دید بسیاری از تحقیقات آنها را محدود میکند.
تأثیر مهاجرت توسط خود دانشمندان نیز احساس میشود. دانشمندانی که مهاجرت میکنند پراستنادتر هستند، دانشمندانی که آمریکای شمالی را ترک میکنند به طور متوسط 10 درصد استناد بیشتری به دست میآورند و همکارانی که به خارج از اروپای شرقی مهاجرت میکنند، 170 درصد بیشتر به دست میآورند.علاوه بر این، مهاجرت همکاریهای علمی بینالمللی بیشتری را به همراه دارد. به نظر میرسد این امر به جای افزایش اعتبار، نتیجه داشتن یک شبکه اجتماعی گستردهتر باشد، زیرا اندازه شبکه تحقیقاتی بینالمللی برای دانشمندان مهاجر بزرگتر از دانشمندان غیر مهاجر است.
بیشتر بخوانید: محقق در 2 دانشگاه آمریکا: نفس مهاجرت خوب است؛ به شرطی که شرایط برگشت وجود داشته باشدعلاوه بر این، دانشمندانی که به دانشگاههای نخبهتر مهاجرت میکنند، عملکرد بهتری نسبت به کسانی ندارند که این کار را انجام نمیدهند؛ اگرچه در هنگام رفتن به دانشگاه کمتر نخبه، افت جزئی در عملکرد علمی وجود دارد. افزایش بهرهوری ناشی از مهاجرت در آن سوی مرزها برای یک فرصت شغلی جدید میتواند به زمان نیاز داشته باشد.
گردش منطقهای در مهاجرت جهانیمرزهای جغرافیایی در مورد نیروی کار و محصولات در حال از بین رفتن است، زیرا اقتصادهای سراسر جهان خود را به سمت تجارت آزاد و تولید و توزیع اطلاعات در طول چند دهه گذشته سوق دادهاند. این اغلب به عنوان نشانهای از جهانی شدن اقتصاد جهانی تلقی میشود. شواهد نسبتاً مبهم است. به عنوان مثال، در همین دوره، اقتصاد جهانی در سطح منطقهای به هم پیوستهتر شده است، حتی زمانی که در سراسر جهان ارتباط متراکمتری پیدا کرده است. بنابراین، اقتصاد جهانی، شاید به طور غیر شهودی، به طور همزمان جهانیتر و منطقهایتر میشود.
این موضوع به طور خاص برای مهاجرت نیز صادق بوده است. شبکه جهانی مهاجرت در چند دهه گذشته به ویژه با ظهور کشورهای مقصد جدید در خارج از آمریکای شمالی و اروپا، بیشتر به هم مرتبط شده است. در عوض، بزرگترین تغییرات در سطح منطقهای رخ داده است، به طوری که اروپا، آفریقا و آسیای شرقی هر کدام در طول یک دوره زمانی بیشتر به صورت منطقهای در هم تنیده شدهاند. منطقهبندی در مقیاسهای کوچکتر نیز عمل کرده است، زیرا الگوهای واضحی در اروپای مرکزی، غربی و شمالی در شبکه مهاجرت پدیدار شدهاند.
مطالعات نشان میدهد که کشورهایی که بیشتر به روی علم باز هستند - یعنی کشورهایی که بیشترین همکاریهای بینالمللی و بیشترین مهاجرت را در بین دانشمندان خود دارند - همچنین از تولید تأثیرگذارترین تحقیقات علمی سود میبرند. ولی با این حال، احتمال همکاری بین هر 2 دانشمند هنوز به فاصله فیزیکی حساس است و احتمال بازگشت به کشور پس از مهاجرت با همان پیوندهای مشترک افزایش مییابد. در نتیجه میتوان گفت که مزایا و هزینههای مرتبط با مهاجرت به مسافت طی شده بستگی دارد. به طور خاص، مهاجرت منطقهای ممکن است برای کشورهایی که از «فرار مغزها» رنج میبرند مضر نباشد، زیرا انتقال دانش ناشی مهاجرتی که فاصله بین کشور فرستنده و پذیرنده کم باشد، محتملتر است؛ یعنی احتمال برگشت نخبههایی که مهاجرت منطقهای کردهاند، بیشتر است.
البته ناگفته نماند که این مورد همیشه هم صادق نیست. زیرا برخی کشورها از جمله کشورهای اروپایی وجود دارند که هزینههای هنگفتی را برای مهاجرت دانشمندان خود میپردازند و برای اینکه آنها را دوباره به کشور برگردانند، مزایای بسیاری برایشان قائل میشوند. علاوه براین، محققان علاقهمند به وضعیت علم جهانی به کاهش هژمونی یا سلطهگری آمریکا و اهمیت فزاینده مراکز تحقیقاتی در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین هستند، روشی مشابه را در پیش میگیرند.
به طور کلی، هدف از این مقاله ارائه برخی از اولین آمارهای توصیفی مربوط به نحوه مهاجرت دانشمندان در سطح بینالمللی است. یعنی چه تعداد از کسانی که از طریق مرزها مهاجرت میکنند در مقایسه با کشورهای دور به یک کشور نزدیک میروند؟ این میزان در سراسر جهان چگونه متفاوت است و در طول زمان چگونه تغییر میکند؟
پاسخ به این سوالات از این رو حائز اهمیت است که شور و نشاط یک جامعه تحقیقاتی ملی به نزدیکی دانشمندانش بستگی دارد، زیرا دانشمندان نزدیک به کشورشان نسبت به دانشمندانی که دورتر هستند، همکاریهای بیشتری در حوزه تحقیقات با کشور خود دارند.
انتهای پیام/
نسترن صائبی صفت کد خبر: 1229172 برچسبها آموزش عالی